آرشیو بهمن ماه 1399

اشتراک گذاری مطالب

شنبه ۰۸ اردیبهشت ۰۳

درمان دارویی جدید برای آلزایمر

دانشمندان دانشگاه شفیلد انگلستان دو ترکیب جدید کشف کرده‌اند که می‌تواند به تولید داروهای جدید برای درمان بیماری تخریب‌کننده حافظه کمک کند.

برخلاف درمان‌های موجود برای بیماری آلزایمر، داروهای جدید امیدوارکننده می‌توانند سه رکن که شامل پلاک، آمیلوئید یا تنگل در سلول‌های مغزی و یک مولکول خاص متصل به مغز را که باعث کاهش شناختی در بیماران می‌شود را هدف قرار دهند. رویکرد جدید دو روش درمانی بالقوه برای زوال عقل را شناسایی کرده است، اما ممکن است سایر بیماری‌ها  مانند سرطان را نیز درمان کند.

پروفسور شیمی دارویی، بینینگ چن اظهار کرد: «تصور می‌شود بیش از ۵۰ میلیون نفر با بیماری آلزایمر زندگی می‌کنند و برخلاف آزمایش‌های بالینی اخیر هیچ موفقیتی در درمان با مصرف دارو وجود نداشته است که هر سه عامل اصلی ایجادکننده این بیماری پیچیده را هدف قرار دهد. پروژه ما باهدف مقابله با چالش‌های سخت در کشف دارو ارائه شده است و این اولین موفقیت ما در استفاده از یک رویکرد با چند هدف برای شناسایی داروهای جدید علیه یک بیماری چندعاملی مانند آلزایمر است.»

وی ادامه داد: نه‌تنها روشی جدید در درمان آلزایمر ایجاد کرده‌ایم، بلکه دو داروی جدید را نیز شناسایی کرده‌ایم. ما بسیار خوشحالیم که این تلاش جمعی که چندین شریک علمی و صنعتی را درگیر کرده بسیار موفقیت‌آمیز بوده است.

کشف علت بیماری آلزایمر

با افزایش سن، خطر ابتلاء به انواع اشکال زوال عقل نیز افزایش می‌یابد. آلزایمر، رایج‌ترین شکل زوال عقل است که ۸۰ درصد موارد را به خود اختصاص می‌دهد. سازمان بهداشت جهانی پیش‌بینی کرده است که شرایط شناختی در کمتر از ۳۰ سال بیش از ۱۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

گروه شفیلد با ایجاد رویکرد جدیدی در داروهای درمان آلزایمر  منجر به کشف  دو روش درمانی بالقوه شد. داروهای جدید می‌توانند مسیرهای مختلف ایجاد آلزایمر را درگیر کنند. آن‌ها همچنین موجب بهبود رویکردهای قبلی برای ایجاد درمان‌های جدید بیماری‌های تضعیف‌کننده می‌شوند.

پروفسور چن توضیح می‌دهد که علل پیچیده ایجاد آلزایمر حول دو پروتئین طبیعی در مغز می‌چرخد. اولین پروتئین، بتا آمیلوئید (Aβ) می‌تواند باعث ایجاد پلاک در اطراف سلول‌های مغزی شود و از برقراری ارتباط صحیح نورون‌ها جلوگیری می‌کند.

پروتئین دوم، تاو (Tau) که سلول‌های سمی درون سلول‌های مغزی  ایجاد می‌کند و مانع  انتقال مواد مغذی ضروری می‌شود. این دو رویداد به‌هم‌پیوسته‌اند و دانشمندان معتقدند که مولکول سوم، PrPᶜ  وقتی به آمیلوئید بتا متصل شود، منجر به اختلال شناختی متمایز و مسمومیت عصبی معمول در بیماری آلزایمر می‌شود. بتا آمیلوئید، تاو و PrPᶜ سه ستون را تشکیل می‌دهند که اکنون دانشمندان معتقدند باعث آسیب عملکرد مغز می‌شود.

درمان

تاکنون، آخرین آزمایش‌های دارویی برای بیماری آلزایمر فقط بتا آمیلوئید را هدف قرار داده است. این روش‌های درمانی سعی در جلوگیری از ایجاد پلاک در پروتئین و تاثیر بر پروتئین تاو دارند و تاکنون ثابت‌شده است که این رویکرد ناموفق بوده است.

مطالعه جدید مشخص کرد که این دو داروی جدید نه‌تنها به بتا آمیلوئید متصل می‌شوند، بلکه اثر متقابل آن با PrPᶜ را نیز مسدود می‌کنند و آرایش تاو را ازبین می‌برند. محققان این ترکیبات را از طریق یک فرآیند پیچیده غربالگری مولکولی کشف کردند.

دانشمندان با استفاده از برنامه‌های رایانه‌ای شروع به جستجوی هزاران مولکول برای شناسایی داروهای امیدوارکننده کردند. در مرحله بعدی، آزمایش‌های ترکیبی انجام دادند تا دریابند کدام ترکیبات بهترین اتصال آمیلوئید بتا را دارند. نتایج تلاش محققان ۶ نامزد معرفی کرد که دانشمندان آن‌ها را در مدل‌های سلول بنیادی آزمایش کردند.

آزمایش‌های نهایی دو ترکیب را شناسایی کرد که هر سه مسیر درگیر در توسعه بیماری آلزایمر را هدف قراردادند. این گروه اکنون امیدوار است با بهینه‌سازی این ترکیبات جدید در کاندیداهای دارویی برای انجام مطالعات پیش بالینی و بالینی برای ادامه تحقیقات خود بودجه کسب کند.

نتایج این یافته‌ها در نشریه Chemical Science منتشرشده است.

کهن الگو چیست

کهن الگوها مبنای زیستی دارند ، اما از طریق تجربیات مکرر نیاکان پیشین انسان ها به وجود می آیند . در هر کسی پتانسیل تعداد بی شماری کهن الگو وجود دارد و زمانی که تجربه شخصی با تصور ابتدایی نهفته مطابقت داشته باشد ، کهن الگو فعال می شود و بر زندگی شخصی فرد تاثیر می گذارد . کهن الگوها به خودی خود نمی توانند به طور مستقیم نمایان شوند ، بلکه وقتی فعال شده باشد ، خود را به صورت های مختلف ، عمدتا از طریق رویاها ، خیال پردازی ها ، و هذیان ها نمایان می شود . یونگ هنگام میانسالی که با ناهشیار خود مواجه شد ، رویاها و خیال پردازی های کهن الگویی متعددی داشت . او بارها با تصور کردن اینکه از شکاف نامتناهی عمیقی پایین می رود به خیال پردازی پرداخت . او در آن لحظه نمی توانست به تصورات و رویاهای خود معنی دهد ، اما بعدا زمانی که فهمید آن تصورات رویایی و شکل های خیالی در واقع ، کهن الگوها بوده اند . این تجربیات معنی کاملا تازه ای کسب کرد .
در این مقاله به بررسی تعریف کهن الگو می پردازیم .

 

 

” کهن الگوها مبنای زیستی دارند ، اما از طریق تجربیات مکرر نیاکان پیشین انسان ها به وجود می آیند . “

 

کهن الگو چیست ؟

کهن الگو ها تصورات باستانی هستند که از ناهشیار جمعی حاصل می شوند . آن ها از این نظر که مجموعه تصورات مرتبطی با حال و هوای هیجانی هستند ، به عقده ها شباهت دارند . در حالی که عقده ها عناصر فردی ناهشیار شخصی هستند ، کهن الگوها عمومیت دارند و محتویات ناهشیار جمعی را تشکیل می دهند . کهن الگوها را باید از غرایز متمایز دانست . یونگ غریزه را به صورت تکانه جسمانی ناهشیار به سمت عمل کردن تعریف کرد و کهن الگو را همتای روانی غریزه دانست . به طور خلاصه ، غرایز سایق های فیزیولوژیکی هستند که به صورت ناهشیار تعیین شده اند ، در حالی که کهن الگوها تصورات روانی هستند که به صورت ناهشیار تعیین شده اند و جلوه های غرایزی می باشند . هم غرایز و هم کهن الگوها به صورت زیستی تعیین شده اند و هردو بر رفتار تاثیر می گذارند و به شکل گیری شخصیت تاثیر می گذارند و به شکل گیری شخصیت کمک می کنند .
رویاها منبع اصلی کهن الگوها هستند و در برخی رویاها آنچه را که یونگ دلیل بر وجود کهن الگو دانست ارائه دهد . این رویاها نقش مایه های را به وجود می آورند که نمی توانند از طریق تجربه شخصی برای خواب بیننده آشنا باشد . این نقش مایه ها اغلب با آن هایی مطابقت دارند که برای مردم باستان یا بومیان قبایل استرالیایی معاصر شناخته شده هستند .
یونگ نمونه واضحی از یکی از قدیمی ترین رویا های خود را ارایه داد که قبل از چهارمین زاد روز او روی داد . او خواب دید که در چمن زاری قرار دارد و ناگهان حفره مستطیل شکلی را روی زمین می بیند ، او با نگرانی از یک ردیف از پله ها پایین رفت و در ته این حفره با دری روبه رو شد که بالای آن قوس داشت و پرده سنگینی آن را پوشانده بود . پشت این پرده اتاق کم نوری وجود داشت که فرش قرمزی از ورودی آن تا سکوی کوتاهی ادامه داشت . روی این سکوها یک تخت سلطنتی وجود داشت و روی تخت شی بلندی و باریکی بود که به نظر یونگ تنه درخت بزرگی رسید . این چیز عظیمی بود که تقریبا به سقف می رسید ، اما ترکیب عجیبی داشت : این از پوست و گوشت لخت تشکیل شده بود و بالای آن چیزی شبیه سر بدون مو و صورت وجود داشت . درست در بالای سر یک چشم وجود داشت که بی حرکت به سمت بالا خیره شده بود . پسر بچه آکنده از وحشت شنید که مادر می گوید : " درست است ، خوب به او نگاه کن ، این آدم خوار است !" . این اظهار او را وحشت زده کرد و از خواب پراند . یونگ بارها به این رویا فکر کرد  اما 30 سال طول کشید تا پی ببرد که این آلت مردی بوده است . چند سال دیگر لازم بود تا بتواند قبول کند که این رویا جلوه ی از ناهشیار جمعی او بوده نه محصول رد حافظه شخصی او . وی این رویا را این گونه تعبیر کرد : حفره مستطیل شکل بیانگر مرگ بود . سبز نماد اسرار زمین با پوشش گیاهی آن بود . فرش قرمز بر خون دلالت دارد . و درختی که شاهانه روی تخت سلطنت قرار داشت ، آلت نعوظ یافته بود که از لجاظ کالبدی جزئیات دقیقی داشت . یونگ بعد از تعبیر کردن این رویا ، مجبور شد نتیجه بگیرد که هیچ پسر بچه 3.5 ساله ای نمی تواند فقط از تجربیات خودش این گونه مواد و نمادی هماهنگ تولید کند . بنابراین توجیه او ناهشیار جمعی بود که در اعضای گونه انسان مشترک است .      
فروید نیز معتقد بود که افراد جمعا آمادگی هایی را برای عمل کردن به ارث می برند . با این حال ، مفهوم نوع پیدایشی او تا اندازه ای با نظریه شخصیت یونگ تفاوت دارد . اولین تفاوت به مسئله تاکید مربوط می شود . فروید در ابتدا به ناهشیار شخصی توجه داشت و فقط زمانی که توجیهات فردی ناکام می ماند ، به ناهشیار جمعی متوصل می شد . از سوی دیگر ناهشیار جمعی تاکید داشت و از تجربیات شخصی برای توضیح دادن شخصیت کامل استفاده می کرد . با این حال تفاوت اساسی بین این دو ، این بود که یونگ ناهشیار جمعی را به صورت نیروهای خود مختاری به نام کهن الگوها متمایز کرد که هر کدام زندگی و شخصیت خود را داشت . 

در ادامه بخوانید: سطوح روان در نظریه یونگ



سوالات متداول

 

1- ✔️ کهن الگو چیست؟

✔️ کهن الگو ها تصورات باستانی هستند که از ناهشیار جمعی حاصل می شوند که در متن مقاله توضیحات آن ارائه شده است.



2- ✔️ تفاوت کهن الگو و غریزه چیست؟

✔️ یونگ غریزه را به صورت تکانه جسمانی ناهشیار به سمت عمل کردن تعریف کرد و کهن الگو را همتای روانی غریزه دانست که در متن مقاله شرح دادیم.



3- ✔️ منبع اصلی کهن الگو چیست؟

✔️ رویاها منبع اصلی کهن الگوها هستند و در برخی رویاها آنچه را که یونگ دلیل بر وجود کهن الگو دانست ارائه می دهد که در متن مقاله شرح داده شده است.

منبع : کهن الگو چیست

زندگی نامه کارل یونگ

یونگ یکی از روانشناسان معروف است . او همکار سابق فروید بود ، ارتباط خود را با روان کاری مرسوم قطع کرده و نظریه شخصی مجزایی را به نام روان شناسی تحلیلی به وجود آورد که بر این فرضیه استوار است که پدیده های اسرار آمیز می تواتند بر زندگی هه افراد تاثیر بگذارند . یونگ معتقد بود که هر فردی نه تنها توسط تجربیات سرکوب شده ، بلکه به وسیله تجربیات هیجاتی خاصی که از نیاکان او به ارث رسیده است ، برانگیخته می شود . این تصورات ارثی ، آنچه را که یونگ ناهشیار جمعی نامید ، تشکیل می دهند . ناهشیار جمعی شامل عنصری است که افراد هیج گاه به صورت فردی آن را تجربه نکرده اند ، بلکه از نیاکان آن ها منتقل شده است .
در این مقاله به بررسی زندگی نامه یونگ می پردازیم .

 

دوران کودکی یونگ

کارل گوستا یونگ در 26 ژانویه 1875 میلادی ، در کسویل ، شهری در دریاچه کنستانتین کشور سویس یه دنیا آمد . پدر بزرگ پدری او کارل گوستا یونگ بزرگ ، پزشک سرشناسی در بازل و یکی از مشهورترین مردان آن شهر بود . شایعه ای در آن شهر وجود داشت مبنی بر اینکه کارل گوستا یونگ بزرگ فرزند نامشروع شاعر بزرگ آلمانی گوته بود . گرچه یونگ بزرگ هرگز این شایعه را تایید نکرد ، اما یونگ جوان حداقل گاهی اوقات معتقد بود که نبیره گوته است . پدر و مادر یونگ از 13 فرزند دو خانواده ، کوچک تر از همه بودند ، شرایطی که شاید به برخی از مشکلاتی که آن ها در زندگی زناشویی داشتند کمک کرده باشد . پدر او یوهان پل یونگ ، در کلیسای اصلاح شده سویس کشیش بود و مادرش امیلی پریسورک یونگ ، دختر یک عالم الهیات بود .در واقع ، هشت نفر از عموهای یونگ کشیش بودند . بنابراین مذهب و طب در خانواده آن ها رایج بودند . خانواده مادر یونگ به وجود ارواح و عرفان اعتقاد داشتند و پدر بزرگ مادری او ، ساموئل پریسورک ، به نیروهای غیبی اعتقاد داشت و اغلب با مرده ها صحبت می کرد . او یک صندلی برای روح زن اولش خالی گذاشته بود و به طور منظم با آن گفتگو می کرد . بدیهی است این کار زن دوم او را ناراحت می کرد .
والدین یونگ 3 فرزند داشتند ، یک پسر که قبل از کارل متولد شد ، اما فقط 3 روز زنده ماند و یک دختر که 9 سال از کارل کوچکتر بود ، این دختر هیچ گاه رقیب مهمی برای یونگ نبود و نقش مهمی در زندگی او نداشت . یونگ در سال1961 پدرش را به صورت یک ایده آلیست احساساتی که درباره اعتقادات مذهبی اش عمیقا تردید داشت توصیف کرد . یونگ باور داشت مادرش دو صفت مجزا دارد . از یک سو ، زنی واقع بین ، و با محبت بود ، از سوی دیگر ، بی ثبات ، اسرار آمیز ، غیب بین و بی رحم بود . یونگ که بچه ای عاطفی و حساس بود ، بیشتر با این جنبه دوم مادرش که آن را شخصیت شاره 2 یا شخصیت شبانه او توصیف کرد ، همانند سازی نمود . یونگ در 3 سالگی برای مدتی از مادرش جدا شد ، زیرا مادر وی برای چند ماه باید در بیمارستان بستری می شد و این جدایی خیلی او را آزار داد . او برای مدت طولانی بعد از این واقعه ، هر وقت از کلمه ای محبت صحبت می شد ، به آن اعتماد نمی کرد . سال ها بعد ، او هنوز زن را با غیر قابل اعتماد بودن تداعی می کرد ، در حالی که کلمه مرد برای او به معنی قابل اعتماد اما ضعیف بود . قبل از چهارمین زادروز یونگ ، خانواده او به حومه شهر بازل نقل مکان کرد . قدیمی ترین رویای او از هین دوره ناشی می شود . 

حتما بخوانید: تیپ های شخصیتی یونگ

 

دوران ابتدایی یونگ

یونگ در سال های که به مدرسه می رفت ، به تدریج از دو جنبه مجزای خودش آگاه شد ، و آن ها را شخصیت های شماره 1 و 2 نامید . در آغاز او هر دو شخصیت را اجزای دنیای شخصی می دانست ، اما در اواسط نوجوانی متوجه شد که شخصیت شماره 2 بازتاب چیزی غیر از خودش است . سال ها بعد فهمید که شخصیت شماره 2 با احساس ها و شهود در تماس بوده که شخصیت شماره 1 آن ها را درک نمی کرد .
شخصیت شماره 1 یونگ بین 15 تا 19 سالگی وی بیشتر حاکم شد و به تدریج "دنیای پیش آگاهی های شهودی را سرکوب کرد " . هنگامی که شخصیت روزمره و هشیار او حکمفرما شد ، توانست روی درس و شغل خود تمرکز کند . طبق نظریه نگرش های یونگ ، شخصیت شماره 1 برون گرا و با دنیای بیرونی و عینی هماهنگ بود ، در حالی که شخصیت شماره 2 او درون گرا بود و به سمت دنیای ذهنی وی گرایش داشت . بنابراین ، یونگ در سال های که به تحصیل اشتغال داشت ، عمدتاً درون گرا بود ، اما زمانی که باید برای کار آماده می شد و سایر مسئولیت های عینی را برآورده می کرد ، بیشتر برون گرا شد . این نگرش که باید زمانی دچار میانسالی شد و یک دوره درون گرایی شدید را تجربه کرد حکمفرما بود .

حتما بخوانید: سطوح روان در نظریه یونگ

 

 

دوران بزرگسالی یونگ

اولین انتخاب حرفه ای یونگ باستان شناسی بود ، اما به زبان شناسی ، تاریخ ، فلسفه و علوم طبیعی هم علاقه داشت . به رغم زمینه اعیانی یونگ امکانات مالی محدودی داشت ، چون وی به قدر کافی پول نداشت که به دانشگاهی نزدیک منزل برود ، مجبور شد به دانشگاه بازل که استاد باستان شناسی نداشت برود . او مجبور بود رشته دیگری را انتخاب کند ، علوم طبیعی را برگزید ، زیرا دو بار خواب دیده بود که در دنیای طبیعی کشفیات مهمی کرده است . انتخاب رشته او سر انجام به پزشکی محدود شد . وقتی فهمید روان پزشکی به پدیده های ذهنی می پردازد ، این انتخاب محدود تر شد . یونگ فوراً متوجه شد که روان پزشکی تنها هدف ممکن برای اوست .
زمانی که یونگ سال اول دانشکده پزشکی را می گذراند پدرش فوت کرد . او از آن پس سرپرست خانواده شد که شامل خواهر و مادرش می شد . در ضمن زمانی که یونگ هنوز در دانشکده پزشکی بود ، با دختر دایی خود هلن پریسورک که مدعی بود می تواند با اموات ارتباط برقرار می کند و عضو دیگری از خانواده پریسورک بود ، در چند جلسه احضار ارواح شرکت می کرد ، اما بعد ها در رساله پزشکی خود درباره پدیده های اسرار آمیز نوشت ، گزارش داد که این جلسات اجضار ارواح ، آزمایش های کنترل شده بودند . بعد از این که یونگ در سال 1990 دوره پزشکی را در دانشگاه بازل به اتمام رساند ، در بیمارستان روانی در شهر زوریخ که احتمالا مشهورترین بیمارستان روانی آموزشی دنیا بود . دستیار روان پزشکی بلولر شد . یونگ بین 1902 تا 1903 به مدت 6 ماه در پاریس ، همراه با پیر ژانه جانشین شارکو ، به تحقیق پرداخت . زمانی که در سال 1903 به سویس بازگشت ، با اما راشنباخ زن جوانی از یک خانواده ثروتمند سویسی ازدواج کرد . دو سال بعد ، در حالی که وظایف خود را در بیمارستان انجام می داد ، تدریس در دانشگاه زوریخ و درمان بیماران را در مطب خصوصی خود آغاز کرد .  

در ادامه بخوانید: نظریه شخصیت یونگ

 

 

سوالات متداول

 

1- ✔️ دوران کودکی یونگ چگونه بود؟

✔️ کارل گوستا یونگ در 26 ژانویه 1875 میلادی ، در کسویل ، شهری در دریاچه کنستانتین کشور سویس یه دنیا آمد که در متن مقاله توضیحات دوران کودکی او ارائه شده است.



2- ✔️ دوران ابتدایی یونگ چگونه بود؟

✔️ یونگ در سال های که به مدرسه می رفت ، به تدریج از دو جنبه مجزای خودش آگاه شد ، و آن ها را شخصیت های شماره 1 و 2 نامید که در متن مقاله توضیح داده شده است.



3- ✔️ دوران بزرگسالی یونگ چگونه بود؟

✔️ اولین انتخاب حرفه ای یونگ باستان شناسی بود ، اما به زبان شناسی ، تاریخ ، فلسفه و علوم طبیعی هم علاقه داشت که در متن قاله توضیح آن ارائه شده است.

منبع : زندگی نامه کارل یونگ

ذهن خوانی بهتر زنان از مردان

به گفته محققان این موضوع نشان می‌دهد که زنان در قرار دادن خود به جای شخص دیگر بسیار بهتر از مردان عمل می‌کنند.

به نقل از مدیکال اکسپرس، روانشناسان در دانشگاه باث کاردیف و لندن اولین "پرسشنامه ذهن خوانی" را برای ارزیابی میزان درک افراد از آنچه دیگران به آن فکر می‌کنند، ایجاد کرده‌اند. نتایج نشان داده زنان در خواندن ذهن بهتر از مردان هستند.

به گفته محققان این موضوع نشان می‌دهد که زنان در قرار دادن خود به جای شخص دیگر بسیار بهتر از مردان عمل می‌کنند.

ذهن خوانی(Mind-reading) توانایی مهمی است که ما را قادر می‌سازد نشانه‌های رفتاری ظریف را هنگام صحبت با اشخاص مختلف دریابیم و درک کنیم آن شخص به چه چیزی فکر می‌کند یا اینکه دروغ می‌گوید یا خیر.

به گفته محققان همه ما توانایی ذهن خوانی متفاوتی داریم. بعضی از ما ذاتاً در این مورد از دیگران بهتر هستیم. این واقعیت که همه ما در خواندن ذهن مهارت نداریم می‌تواند چالش‌هایی برای برخی افراد و به خصوص افراد مبتلا به اوتیسم در حفظ روابط با دیگران ایجاد کند.

برای شناسایی افرادی که در این زمینه مشکل دارند محققان یک تست ذهن خوانی جدید را طراحی کردند و در آن داده‌های بیش از چهار هزار فرد مبتلا اوتیسم و غیر اوتیسمی در انگلیس و ایالات متحده را مورد بررسی قرار دادند. امتیاز پرسشنامه ساده چهار مرحله‌ای آنها از ۴ تا ۱۶(۴ نشان دهنده توانایی ضعیف در خواندن ذهن و ۱۶ نشان دهنده توانایی عالی در این زمینه) نمره گذاری شد. میانگین امتیاز پرسشنامه آنها بین ۱۲ تا ۱۳ بود. پس از تایید آماری این موضوع که در این تست سوالات یکسانی از مردان و زنان پرسیده شده محققان دریافتند که زنان در خواندن ذهن بهتر از مردان هستند.

پس از بررسی‌ها محققان برخی از چالش‌های اجتماعی که افراد مبتلا به اوتیسم در این باره با آن مواجه هستند را نیز تأیید کردند. در این روش محققان فقط از چهار سوال برای ارزیابی افراد استفاده می‌کردند.

دکتر "پونیت شاه"(Punit Shah) نویسنده ارشد این مطالعه و کارشناس برجسته پردازش شناختی اجتماعی دانشکده روانشناسی دانشگاه باث در این باره گفت: بدون شک همه ما تجربیاتی داشته‌ایم که در آن احساس کرده‌ایم هنگامی که با افراد دیگر صحبت می‌کنیم به طور کامل و صحیح با آنها ارتباط برقرار نکرده‌ایم یا در برخی مواقع ما حس کرده‌ایم افراد حس ما را به درستی درک نکرده‌اند. بیشتر نحوه ارتباط ما به درک ما از آنچه دیگران فکر می‌کنند متکی است، با این حال این یک روند پیچیده است که همه قادر به انجام آن نیستند.

"راشل کلاترباک"(Rachel Clutterbuck) محقق ارشد این مطالعه گفت: این آزمایش جدید که انجام آن زیر یک دقیقه طول می‌کشد در محیط‌های بالینی کاربرد مهمی دارد. این موضوع که کسی در درک و پاسخ دادن به دیگران با مشکل روبرو است همیشه مشخص و واضح نیست اما در برخی موارد بسیاری از افراد روش‌هایی را آموخته‌اند که می‌تواند بروز چنین مشکلاتی را کاهش دهد. یافته‌های این مطالعه در مجله "Psychological Assessment" منتشر شده است.

منبع : میگنا

تاثیر کافئین در دوران بارداری بر مغز جنین

تحقیقات جدید نشان می دهد که کافئین مصرف شده در دوران بارداری می تواند مسیرهای مهم مغزی را در نوزاد تغییر دهد.

به گزارش ساینس دیلی، محققان دانشگاه روچستر آمریکا پی بردند کافئین مصرف شده در دوران بارداری می‌تواند مسیرهای مهم مغزی را تغییر دهد که می‌تواند منجر به مشکلات رفتاری در سنین بالاتر شود.

محققان در این مطالعه، هزاران اسکن مغزی کودکان ۹ و ۱۰ ساله را بررسی کردند و به تغییرات ساختار مغز در کودکانی که در رحم در معرض کافئین قرار گرفته بودند، پی بردند.

«جان فاکس»، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می‌گوید: «نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که احتمالاً مصرف کافئین در دوره بارداری ایده خوبی نیست.» افزایش مشکلات رفتاری، مشکلات توجه و نشانه های بیش فعالی همه علائمی است که محققان در این گروه از کودکان مشاهده کردند.

محققان با بررسی اسکن مغزی بیش از ۹۰۰۰ شرکت کننده، تغییرات واضحی را در نحوه سازماندهی مسیرهای ماده سفید که باعث ایجاد ارتباط بین نواحی مغزی می‌شود، در کودکانی که مادران آنها در طی بارداری کافئین مصرف کرده بودند، مشاهده کردند.

مطالعات قبلی نشان داده بود که کافئین می‌تواند بر بارداری تأثیر منفی بگذارد. همچنین مشخص شده است که جنین آنزیم لازم را برای تجزیه کافئین هنگام عبور از جفت ندارد.

این مطالعه جدید نشان می‌دهد که کافئین همچنین می‌تواند تأثیر طولانی مدتی بر رشد عصبی بگذارد.
محققان بر انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه تاکید دارند.

منبع: میگنا

سطوح روان در نظریه یونگ

یونگ ، مانند فروید ، نظریه شخصیت خود را بر این فرض استوار کرد که ذهن یا روان هم سطح هشیار هم ناهشیار دارد . اما یونگ برخلاف نظر فروید معتقد بود که مهم ترین قسمت ناهشیار از تجربیات شخصی حاصل نمی شود ، بلکه از گذشته دور وجود انسان شکل می گیرد که آن را ناهشیار جمعی نامید . در نظریه یونگ ، هشیار و ناهشیار شخصی از اهمیت کمتری برخوردار است . به عبارت دیگر سطح های روان در نظریه یونگ شامل هشیار ، ناهشیار شخصی ، و ناهشیار جمعی است .
در این مقاله به بررسی سطوح روان در نظریه یونگ می پردازیم .

 

 

” ناهشیار شخصی از تحربیات فرد تشکیل می شود و بنابراین برای هر کسی منحصر به فرد است . “

 

سطوح روان در نظریه یونگ

سطح های روان در نظریه یونگ شامل هشیار ، ناهشیار شخصی ، ناهشیار جمعی است :

  • هشیار 
  • ناهشیار شخصی
  •  ناهشیار جمعی

در ادامه مقاله به صورت کامل تری در مورد ابعاد روان در نظریه یونگ می پردازیم .

 

 

هشیار

در نظریه شخصیت یونگ تصورات هشیار آن هایی هستند که خود درک می کند ، در حالی که عناصر ناهشیار با خود رابطه ای ندارند . مفهوم خود ( ایگو ) یونگ از خود فروید محدودتر است . یونگ خود را مرکز هشیاری می دانست نه محور شخصیت . خود ، شخصیت کامل نیست ، بلکه باید خود گسترده تری که مرکز شخصیت و عمدتاً ناهشیار است آن را کامل کند . خود ( ایگو ) در فردی که از لحاظ روانی  سالم است ، نسبت به خود ناهشیار است ، مقام دوام دارد . بنابراین هشیاری در روانشناسی تحلیلی نقش نسبتا جزئی دارد ،  و تاکید زیاد بر گسترش دادن روان هشیار فرد می تواند به عدم تعادل روانی منجر شود . البته افراد سالم با خودشان و دنیای بیرون تماس دارند ، اما آن ها به خودشان اجاره می دهند که خود ناهشیار را نیز تجربه کنند و از این رو  به تفرد برسند .

حتما بخوانید: تیپ های شخصیتی یونگ

 

ناهشیار شخصی

ناهشیار شخصی همه تجربیات سر کوب شده ، فراموش شده ، و آن هایی که به صورت نهفته درک می شوند در بر می گیرد . ناهشیار شخصی ، خاطرات و تکانه های کودکی ، رویدادهای فراموش شده ، و تجربه هایی را شامل می شود که زیر آستانه هشیاری درک می شوند . ناهشیار شخصی از تحربیات فرد تشکیل می شود و بنابراین برای هر کسی منحصر به فرد است . برخی از تصورات موجود در ناهشیار شخصی را می توان به راحتی به یاد آورد  ، برخی به دشواری یادآوری می شوند و برخی دیگر ، در دسترس هشیاری قرار ندارند . مفهوم ناهشیار شخصی یونگ با نظر فروید درباره ناهشیار و نیمه هشیار آمیخته ، اندکی تفاوت دارد .
محتویات ناهشیار شخصی ، عقده نامیده می شود . عقده ، در هم آمیختگی عقاید مرتبطی است که حال و هوای هیجانی دارند . برای مثال ، تجربیات شخص در رابطه با عقده مادر ممکن است پیرامون جوهر هیجانی ای گروه بندی شده باشند که مادر فرد ، یا حتی کلمه " مادر " پاسخ هیجانی را تحریک کند ، که جلوی جریان آرام تفکر را بگیرد . عقده ها عمدتاً شخصی هستند ، اما می توانند تا اندازه ای از تجربه جمعی انسان حاصل شوند . در مثال ما ، عقده مادرانه نه تنها از رابطه شخصی فرد با مادر ، بلکه از تجربیات کل گونه انسان با مادر حاصل می شود . علاوه بر این ، عقده مادر تا اندازه ای از تصور هشیار فرد درباره مادر شکل می گیرد . بنابراین ، عقده ها می توانند تا اندازه ای هشیار باشند و امکان دارد از ناهشیار شخصی و جمعی ناشی شده باشند .     

حتما بخوانید: ویژگی افراد درونگرا

 

ناهشیار جمعی

برخلاف ناهشیار شخصی که از تجربیات فرد ناشی می شود ، ناهشیار جمعی در گذشته نیاکان کل گونه انسان ریشه دارد . این مفهوم بسیار بحث برانگیز و احتمالاً برجسته ترین مفهوم یونگ است . محتویات ناهشیار جمعی به ارث برده شده است و از یک نسل به نسل بعدی ، به صورت پتانسیل روانی منتقل شده اند . تجربیات نیاکان دور درباره مفاهیم همگانی مانند خدا ، مادر ، آب و غیره نسل به نسل منتقل شده اند ، به طوری که هر فرد در هر اقلیم و دوره ای ، تحت تاثیر تجربیات ابتدایی نیاکان بدوی شان قرار داشته اند .  

در ادامه بخوانید: ویژگی افراد برونگرا



سوالات متداول

 

1- ✔️ سطوح روان در نظریه یونگ چیست؟

✔️ سطح های روان در نظریه یونگ شامل هشیار، ناهشیار شخصی، ناهشیار جمعی است که در متن مقاله توضیح آن ارائه شده است.



2- ✔️ در نظریه شخصیت یونگ تصورات هشیار چیست؟

✔️ در نظریه شخصیت یونگ تصورات هشیار آن هایی هستند که خود درک می کند ، در حالی که عناصر ناهشیار با خود رابطه ای ندارند که در متن مقاله توضیح آن ارائه شده است.



3- ✔️ ناهشیار جمعی چیست؟

✔️ برخلاف ناهشیار شخصی که از تجربیات فرد ناشی می شود ، ناهشیار جمعی در گذشته نیاکان کل گونه انسان ریشه دارد که در متن مقاله شرح داده شده است.

منبع : سطوح روان در نظریه یونگ

نظریه شخصیت آدلر

آدلریکی از روانشناسان به نام اتریشی است که پیشگام روانکاوی جامعه نگر است ، وی نظریات مختلفی را ارائه داد و خدمات زیادی به روانشناسی کرد . روانشناسی آدلری بیشتر از نوع کاربردی است تا از نوع آموزشی . آلفرد آدلر نظریات مهمی را بیان کرد از جمله احساس حقارت ، تلاش برای رسیدن به برتری ، جبران ، شیوه زندگی و علاقه اجتماعی ، انواع شخصیت و ترتیب تولد فرزندان . گرچه نوشته های آدلر اطلاعات زیادی در مورد عمق و پیچیدگی شخصیت انسان به ما می دهد ولی نظریه شخصیت ساده ای را به وجود آورد که از اصل ایجاز پیروی می کند . در ادامه این مقاله به بیان نظریه شخصیت آدلر می پردازیم .



نظریه شخصیت آدلر

از نظر آدلر منظومه خانواده اولین محیط اجتماعی را تشکیل می دهد و هر کودکی تلاش می کند با رقابت در خانواده مورد توجه قرار گیرد . مطلوب بودن ، رضایت از جنسیت ، جذب کردن ارزش های خانوادگی یا قرار گرفتن در کنار یکی از اعضای خانواده می تواند زمینه را برای احساس موفقیت آماده کند . معلولیت ها ، نقص های عضوی یا یتیم بودن برای برخی کودکان می تواند موقعیت ساز باشد . موقعیت کودک در منظومه خانواده بسیار حائز اهمیت است و به همین دلیل است که ترتیب تولد در شخصیت فرزندان مهم می شود . هر کودکی باید قلمرویی داشته باشد که آن قلمرو در بردارنده توانایی هایی باشد که در وی احساس ارزشمندی ایجاد کند . اگر کودکان بتوانند توانایی های خود در حوزه توانایی ، جرات و اعتماد را بسنجند و متقاعد شوند که می توانند این موقعیت را با تلاش موثر به دست بیاورند در آن صورت می توانند " جنبه مفید زندگی " را پیش بگیرند ، اگر کودک نتواند به چنین احساسی برسد در آن صورت دچار دلسردی شده و رفتار ناراحت کننده از خود نشان خواهند داد تا شاید از این راه بتوانند آن موقعیت را بدست آورند . برای آدلر گراها ، کودک «ناسازگار» کودک « بیمار» نیست . این کودک یک کودک «دلسرد» است و هدف کودکان دلسرد جلب توجه ، کسب قدرت ، گرفتن انتقام و اظهار شکست یا نقص است . 
کودکان در مسیر اجتماعی شدن ، از تجربه های خود نتیجه گیری می کنند و چون فرایندهای منطقی و قضاوت در کودکان خردسال خوب رشد نکرده است از این رو باورهای راسخ آنها اشتباه بوده یا فقط تا حدی «حقیقت» دارد این وجود ، آنها این نتیجه گیری ها را در مورد خود و دیگران می پذیرند و انگار که حقیقت دارند . این نتیجه گیری ها ارزیابی های ذهنی بوده و اندریافت های سوگیری شده ی خود آنها از جهان ، به جای «واقعیت عینی» است . کودکان نقشه ای شناختی یا سبک زندگی می سازند که بر « من کوچک »آنها در مواجه شدن با دنیای «بزرگ» کمک می کند . سبک زندگی در بردارنده آرزوها ، اهداف درازمدت و بیان شرایط اجتماعی یا شخصی است که برای «امنیت» فرد ضروری است . بخش دوم دارای حالتی «خیالی» است و در درمان به صورت «اگر فقط، آن وقت من» مطرح می شوند.
موزاک باورهای راسخ سبک زندگی را به 4 بخش تقسیم می کند : 

  1. خودپنداره : باورهایی که من در مورد خودم دارم و اینکه چه کسی هستم . 
  2. خود آرمانی : ورهای مربوط به این که من باید چه بشوم یا مجبورم بشوم تا بتوانم «موقعیتی» به دست بیاورم.
  3. تصویر دنیا : باورهای مربوط به غیر از خود مانند مردم ، طبیعت و ... و آنچه که دنیا از من می خواهد . 
  4. باورهای اخلاقی : درست و غلط های شخصی

احساس کهتری زمانی پیش می آید که بین «خود» و باورهای «خود آرمانی» فاصله باشد . مثلا من قد کوتاه هستم و باید قد بلند باشم . آدلر این موضوع را زمانی مطرح کرد که هنوز درانجمن فروید بود و در نهایت منجر به جدایی وی از فروید شد . این نوع احساس کهتری ها در اصل «نابهنجار» نیستند . مخالفت با مشاهده های آدلر مبنی بر احساس کهتری کار دشواری است . نشانه های مرضی تنها زمانی ایجاد می شود که افراد به شکلی عمل کنند که انگار حقیر هستند یا به شکل بیمار رفتار می کنند ، چیزی که آدلرگراها آن را نا امیدی یا «عقده کهتری» می نامند ؛ احساس کهتری همگانی و «هنجار» است ، ولی عقده ی کهتری منعکس کننده ناامیدی یک بخش محدود جامعه بوده و معمولا «نابهنجار» است . قسمت اول از دید دیگران پنهان و مخفی می ماند و قسمت دوم تجلی آشکار بی کفایتی یا بیماری» است . مردم با استفاده از طرح های خود ، جنب و جوش و تحرک را در طول زندگی تسهیل می کنند و این کار به آنها امکان می دهد تا به ارزشیابی ، فهمیدن ، تجربه کردن ، پیش بینی کرد و کنترل تجربه ها دست بزنند . 
اگر چه سبک زندگی وسیله ای برای کنار امدن با تجربه است ولی به صورت ناهشیار عمل می کند ، سبک زندگی بیشتر در بردارنده سازمان شناختی فرد است تا سازمان رفتاری برای مثال این باور که " من به هیجان نیاز دارم " می تواند به انتخاب نوع خاصی از شغل مثل هنرپیشگی یا «برون ریزی» منجر شود . در درون سبک زندگی فرد می تواند مفید یا بی فایده عمل کند ولی تمایز بین سازمان شناختی و سازمان رفتاری به آدلرگراها این امکان را می دهد که بین مشاوره و روان درمانی تمایز قائل شوند . در دیدگاه انها هدف روان درمانی تغییر سبک زندگی است در حالی که مشاوره رفتار فرد را درون همان سبک زندگی تغییر می دهد. 
مردم قربانی هیجان های خود نیستند بلکه آنها هیجان ها را خلق می کنند تا در رسیدن به هدف هایشان آنها را یاری دهند . اگر چه اموری چون عشق ، شغل و جامعه باید حل شوند ولی می توان آنها را به تعویق انداخت و در جای دیگری جبران کرد ، حتی افراد موفق نیز به خاطر آن که موفق تر نیستند به روان رنجوری مبتلا می شوند و نشانه مرضی روان رنجوری این است «من نمی توانم ، چون مریض هستم» و به این سمت حرکت می کنند «من انجام نمی دهم چون ممکن است عزت نفسم آسیب ببیند»
این افراد می دانند که باید کاری بکنند تا احساس داشته باشند اما «نمی توانند» ، آدلر به این افراد شخصیت های «بله - اما» می گوید . مردم برای خفظ غرور از پیدا کردن راه حل اجتناب می کنند و حتی زمانی که در انتظار شکست هستند سعی می کنند مابقی عزت نفس خود را حفظ کنند . هدف برتری جویی فرد روان پریش اغلب مغرورانه تر و بالاتر از نوع معمول است . «روانشناسی فردنگر» نشان داده است که هدف برتری جویی می تواند در این گونه نگرش ها تثبیت شود و وقتی که فرد علاقه دیگران را از دست می دهد حتی علاقه به تعقل و درک خود را نیز از دست می هد و عقل سالم برای او بی فایده می شود . زمانی که یک فرد پارانویید تصور می کند که دیگران در حال تهدید او هستند به دنبال کسب آبرو  تفاخر است و هم چنین توهمات یک فرد اسکیزوفرنی مبنی بر مسیح بودن برخی از راه حل هایی است که برای شبه تکالیف معنوی مورد استفاده قرار می گیرد . 

حتما بخوانید: پیشگیری از اسکیزوفرنی

 

ویژگی های فرد دارای سلامت روانی از دیدگاه نظریه شخصیت آدلر

فرد دارای سلامت روانی یا به طور کلی فرد بهنجار ، فردی است با علایق اجتماعی که شوق زندگی دارد و تکالیف زندگی را بدون هرگونه طفره ، بهانه یا «نمایش جنبی» انجام می دهد . چنین فردی در مورد چالش های زندگی دیدی مطمئن و خوش بینانه دارد ودارای احساس تعلق و مشارکت است و «شجاعت» ناکامل بودن را دارد و می داند که می تواند با وجود نا کامل بودن مورد پذیرش دیگران باشد . چنین فردی ارزش های عیبناک را از خود دور می‌کند و تلاش می کند تا ارزش های همسو با منطق آهنین «زندگی اجتماعی» را جانشین آنها سازد . اما ، چنین فردی نه وجود دارد و نه روان درمانی می تواند آن را ایجاد کند . با این وصف ، این وضعیت را می توان نوعی " آرمان آدلر " نامید و چون مقصود آدلر جانشین کردن خطاهای کوچک به جای خطاهای بزرگ بود بنابراین می توان توسط روان درمانی به برخی از این هدف ها دست یافت . 

منابع :  نظریه های شخصیت ؛ جس فیست و جی فیست ، ترجمه یحیی سید محمدی 
آدلر ؛ پیشگام روانکاوی جامعه نگر ؛ دکتر حمید عیزاده

در ادامه بخوانید: راه های بالا بردن اعتماد به نفس

 



سوالات متداول

 

1- ✔️ نظریات آدلر شامل چیست؟

✔️ آلفرد آدلر نظریات مهمی را بیان کرد از جمله احساس حقارت ، تلاش برای رسیدن به برتری ، جبران و غیره که در متن مقاله توضیحات آن ارائه شده است.



2- ✔️ نظریه شخصیت آدلر چیست؟

✔️ از نظر آدلر منظومه خانواده اولین محیط اجتماعی را تشکیل می دهد و هر کودکی تلاش می کند با رقابت در خانواده مورد توجه قرار گیرد که در متن شرح داده شده است.



3- ✔️ ویژگی های فرد دارای سلامت روانی از دیدگاه نظریه شخصیت آدلر چیست؟

✔️ فرد دارای سلامت روانی یا به طور کلی فرد بهنجار ، فردی است با علایق اجتماعی که شوق زندگی دارد که در متن مقاله توضیحاتی ارائه شده است.

منبع : نظریه شخصیت آدلر

علل خیانت مردان به زنان

خیانت به معنای شکسته شدن یک پیمان است و بیشتر افراد آن را به صورت یک تجربه آسیب زا و دردناک تجربه می کنند ، خیانت در روابط زناشویی به صورت برقراری رابطه عاطفی یا جنسی به صورت پنهانی با جنس مخالف است.
دکتر ویلیام گلاسر (روانشناس) بیان می کند که زوج ها زندگی مشترکشان را با عشق شروع می کنند ، اما می بینند صمیمیت اولیه به تدریج از بین می رود . با گذشت زمان زندگی برخی از همسران به جدایی کشیده می شود، اما اکثریت به زندگی مشترکشان با آهنگی یکنواخت و ملال آور ادامه می دهند و برای تحمل این زندگی به مشروبات الکلی، پرخوری، استفاده از مواد مخدر یا ارتباطات نامشروع روی می آورند . به عقیده گلاسر مهمترین دلیل خیانت زوج ها تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است ، چیزی که دیگر آن را در زندگی مشترکشان نمی یابند ؛ بنابراین جذابیت روابط نامشروع بدین دلیل است که هیچ یک از طرفین عیب جویی ، سرزنش و شکوه نمی کنند .
در این مقاله به بررسی علل خیانت مردان به زنان  شامل مشکلات جنسی در رابطه ، ارضا نشدن نیازهای عاطفی ، ویژگی های فردی و تجربه های قبل از ازدواج ، نگاه جامعه به مردان ، تاثیر دوستان ، خانواده ، ماهواره و فیلم های مستهجن می پردازیم .

 

” مهمترین دلیل خیانت زوج ها نیاز به تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است “

 

تاثیر مشکلات جنسی بر خیانت مردان

مشکلات جنسی از عواملی است که تاثیر زیادی بر کیفیت یک رابطه و ادامه داشتن آن دارد و ارضا نشدن نیازهای جنسی در رابطه ، احتمال خیانت در یکی از طرفین را به میزان زیادی بالا می برد .

 

مشکلات جنسی تاثیر گذار در خیانت مردان به زنان شامل موارد زیر است : 

  1. تمایلات جنسی زیاد مرد و ناتوانی پاسخگویی همسر
  2. قطع شدن رابطه جنسی به دلیل بارداری همسر و قهر و دعوای طولانی مدت و ...
  3. مشکلات جنسی مرد مانند انزال زودرس و ناتوانی جنسی و تمایل به رابطه جنسی با خشونت
  4. کم شدن رابطه به دلیل تولد فرزند، بیماری همسر، فضای کوچـک خانـه و داشـتن فرزنـد نوجوان، قهر، مشاجره و درگیری، زندگی با خانواده همسر در یک آپارتمان و امتناع زن
  5. کیفیت کم رابطه به دلیل همراهی نکردن همسر، سردمزاجی همسر، شرم داشتن و دید منفی همسر به رابطه ، زده شدن از رابطه ، یکنواخـت بودن رابطه با همسر ، نداشتن جذابیت جنسی همسر، لذت نبردن از رابطه جنسی با همسر، تحقـق نیافتن انتظارات جنسی ، علاقه نداشتن به همسر و برقراری رابطه صرفاً به عنوان وظیفه

 

تاثیر مشکلات عاطفی و رفتاری در روابط زناشویی و خیانت مردان

مشکلات عاطفی و رفتاری شامل موارد زیر می شود : 

  1. بی توجهی زن به شوهر : گذراندن وقت با دوستان از طریق تلفن، تفریح و ...
  2. ابراز محبت نکردن و ارضا نکردن نیازهای روحی و روانی شوهر
  3. اختلاف در عقاید و باورها 
  4. کشاندن مسائل زناشویی به خانواده ها و فراهم کردن زمینه دخالت های آنها 
  5. حساسیت های زیاد زن و کنترل شوهر و اتهام رابطه به او که در نتیجه باعث بی وفایی مرد از سر لجبازی می شود . 
  6. بداخلاقی زن : بد دهنی و غرزدن های مداوم و رفتار تحمل ناپذیر همسر
  7. مشاجره و درگیری و قهر طولانی با همسر و علاقه نداشتن به همسر 
  8. دوست نداشتن همسر : به دلیل ازدواج اجباری یا اجازه ندادن خـانواده به ازدواج با فرد مورد نظر 
  9. از بین رفتن عشق و علاقه و به وجود آمدن دلزدگی زناشویی 
  10. برآورده نشدن انتظارات از ازدواج و داشتن حس برتری از همسر 
  11. مطرح شدن بحث طلاق به دلیل اختلافات
  12. جذابیت نداشتن همسر به دلیل بی توجهی به ظاهر : آرایش نکردن و نداشتن پوشش مناسب و جذاب در خانه
  13. نارضایتی از ظاهر همسر : چاقی و لاغری و نداشـتن هیکـل مناسـب
  14. رفتارهای تحقیرآمیز همسر : مقایسه شوهر با مردهای دیگر و تمسخر او نزد دیگران

 

” دلیل عمده خیانت ارضا نشدن نیازهای جنسی و عاطفی است ؛ ولی ویژگی های فردی و جامعه هم نقش زیادی در این امر دارند . “

 

تاثیر ویژگی های فردی و تجربه های قبل از ازدواج بر خیانت مردان

تاثیر تجربه های فردی قبل و بعد از ازدواج در خیانت در موارد زیر خلاصه می شود :

  1. تنوع طلبی و هیجان خواهی
  2. بی ضرر دانستن رابطه خارج از ازدواج و لایق دانستن خود برای برقراری رابطه و خیانت
  3. ضعف اعتماد به نفس : جبران کمبود و ناتوانی های جنسی
  4. اثبات جذابیت، مردانگی و جوانی
  5. روابط متعدد قبل از ازدواج : عادی شدن ارتباط با جنس مخالف، عادت به رابطه بـا زن هـا، مقایـسه همسر با زن هایی که قبلاً با آن ها ارتباط داشته است .

تاثیر نگاه جامعه به مردان در خیانت

با توجه به سنتی ، مذهبی و مردسالار بودن جامعه ایرانی و مجاز دانستن چند همسری مردان هم حق خود می دانند که با چند نفر ارتباط داشته باشند و مشکلی هم از سوی جامعه متوجه آنها نیست ، موارد مطرح شده از جمله مواردی است که به خیانت در مردان دامن می زند:

  1. امکان صیغه کردن 
  2. سازش همسر بعد از افشای رابطه
  3. چشم پوشی جامعه در خصوص بی وفایی مردان

تاثیر دوستان و خانواده 

اکثر افرادی که به همسر خود خیانت کرده اند در مصاحبه ها بیان می کنند که دوستانی داشته اند که به همسر خود خیانت می کرده اند ، موارد بیان شده در زیر از جمله مواردی است که به تاثیر دوستان بر خیانت مردان اشاره دارد  : 

  1. ایجاد آمادگی ذهنی و ترغیب به رابطه خارج از ازدواج
  2.  ایجاد نگرش مثبت به بی وفایی

تأثیر ماهواره و فیلم های مستهجن بر خیانت مردان 

ماهواره ها و وسایل ارتباط جمعی با اینکه ابزار مفیدی هستند ولی اگر درست استفاده نشوند اثرات مخربی بر زندگی دارند که عوامل مطرح شده از موارد رایج این تاثیر است :

  1. مقایسه همسر با زن هایی که در فیلم ها نقش شریک جنسی دارند
  2. تحریک به رابطه با زن های متعدد

 

مساله خیانت زنان و خیانت مردان در همه دنیا هست ولی آمار آن در مردان بیشتر از زنان است ، در جامعه ما نیز این مساله هر روز بیشتر می شود و هر کدام از موارد مطرح شده ممکن است در آن نقش داشته باشد و ادامه یک زندگی مشترک را با مشکل مواجه کند ، بنابراین اگر با همسرتان مشکلی دارید به جای نادیده گرفتن آن یا شاخ و برگ زیاد دادن به آن سعی کنید مشکلتان را با گفت و گو ، تدبیر و آرامش حل کنید و از نحوه برخورد با خیانت همسر که متخصصان ارائه می دهند بهره بگیرید .

 

 

منابع : 

عوامل گرایش زنان و مردان متاهل به رابطه نامشروع؛ ملیحه شیردل.1385
مقایسه علل بی وفایی زنان و مردان در روابط زناشویی؛ منصور فتحی ، ستار پروین، سیدرضا جوادیان.1395
علل خیانت زناشویی از دیدگاه مراجعه کنندگان به دادگاه خانواده؛ مجتبی حبیبی عسگرآباد، زهرا حاجی حیدری.1394

سوالات متداول

 

1- ✔️ تاثیر مشکلات جنسی بر خیانت مردان چست؟

✔️ مشکلات جنسی تاثیر گذار در خیانت مردان به زنان شامل تمایلات جنسی زیاد، قطع شدن ربطه جنسی در بارداری و دیگر عواملی است که در متن مقاله دیگر موارد آن ارائه شده است.



2- ✔️ تاثیر ویژگی های فردی و تجربه های قبل از ازدواج بر خیانت مردان چیست؟

✔️ مشکلات عاطفی و رفتاری مثل بی توجهی زن به مرد تاثیر بسیاری در خیانت مردان داشته که در متن مقاله شرح داده شده است.



3- ✔️ تاثیر مشکلات عاطفی و رفتاری در روابط زناشویی و خیانت مردان چیست؟

✔️ تاثیر تجربه های فردی قبل و بعد از ازدواج در خیانت در موارد، تنوع طلبی و هیجان خواهی و دیگر مواردی که در متن مقاله هست خلاصه شده است.

منبع : علل خیانت مردان به زنان

تاثیر استرس پدر در کودکی بر رشد مغزی فرزند خود

پژوهشگران فنلاندی در بررسی جدیدی دریافته‌اند که استرس دوره کودکی پدر می‌تواند بر رشد مغزی کودک اثر داشته باشد.

 پژوهشی که در “دانشگاه تورکو”(University of Turku) فنلاند انجام شده است، برای نخستین بار نشان می‌دهد استرسی که پدر در کودکی تجربه می‌کند، با رشد مجاری ماده سفید مغز کودک مرتبط است. این که آیا این ارتباط از طریق وراثت اپی‌ژنتیک منتقل می‌شود یا خیر، به پژوهش‌های بیشتری نیاز دارد.

شواهد به دست آمده از چندین پژوهش حیوانی نشان می‌دهند که تغییر عملکرد ژن تحت تاثیر محیط می‌تواند با وراثت به نسل‌های بعدی منتقل شود. این موضوع ثابت شده است که تغذیه و استرس، به این نوع تغییرات منجر می‌شوند. در هر حال، این موارد، توالی اسید نوکلئیک DNA را تغییر نمی‌دهند. به نظر می‌رسد که محیط، عملکرد ژن‌ها را به واسطه مکانیسم‌های موسوم به اپی‌ژنتیک تغییر می‌دهد.

اکتشافات جدید در مورد نقش اپی‌ژنتیک در تنظیم عملکرد ژن، به ملاحظات کاملا جدیدی در مورد مکانیسم‌های وراثت منجر شده است زیرا تصور پژوهشگران این بود که ویژگی‌های اکتسابی را نمی‌توان به ارث برد. این نوع از پدیده‌ها که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند، در انسان مورد بررسی قرار نگرفته‌اند.

پژوهشگران در این پروژه موسوم به “فین‌برین”(FinnBrain)، ۷۲ خانواده را با اطلاعات مربوط به تجربه استرس ابتدایی والدین و تصویر “MR” مغز کودک در چند هفتگی مورد بررسی قرار دادند.
پژوهشگران دریافتند که قرار گرفتن کودک در معرض استرس، با رشد سریع‌تر مجراهای ماده سفید در مغز کودک ارتباط دارد. مجراهای ماده سفید، از ریسمان‌هایی ساخته شده‌اند که قسمت‌های گوناگون مغز را به یکدیگر متصل می‌کنند و نقش اصلی را در عملکرد مغز بر عهده دارند.

حتی زمانی که پژوهشگران به بررسی تاثیر استرس مادر و عوامل احتمالی دیگر در دوره بارداری پرداختند، رابطه میان قرار گرفتن پدر در معرض استرس و رشد مجاری ماده سفید در مغز کودک به قوت خود باقی ماند.

اهمیت پژوهش حاضر در این است که این نوع ارتباط در انسان‌ها، برای بار اول کشف شده است. پژوهشگران برای این که بتوانند بررسی کنند که آیا این نوع اتصالات به واسطه تغییرات اپی‌ژنتیکی سلول‌های اسپرم منتقل می‌شوند، نمونه‌هایی را جمع‌آوری کردند و به بررسی نشانگرهای اپی‌ژنتیکی در آنها پرداختند.

پروژه فین‌برین که از سال ۲۰۱۰ آغاز شد، پژوهشی متعلق به دانشگاه تورکو است که تاکنون بیش از ۴۰۰۰ خانواده در آن شرکت داشته‌اند. هدف از این پروژه، کشف عوامل محیطی و ژنتیکی است که بر رشد کودک تاثیر می‌گذارند. پروژه فین‌برین علاوه بر پرسشنامه‌ها و اطلاعات ثبت شده، نقشه‌برداری از ژن‌ها، ویژگی‌های رفتاری و متابولیسم هورمونی و همچنین تصویربرداری از مغز را به کار می‌برد تا اطلاعات جدیدی را در مورد عوامل ارتقادهنده سلامتی در دوران کودکی تولید کند.

منبع: سایک نیوز

شخصیت دهی به آدمک در نقاشی

آزمون ترسیم آدمک یکی از آسان ترین ، عملی ترین و جهانی ترین آزمون های تصویری است . که توسط گودیناف طراحی شده است . بچه ها به نقاشی علاقه زیادی دارند و چیزی را که می کشند بازتاب دنیای درونی آن ها است . یکی از چیزهایی که بچه ها در نقاشی می کشند تصویر آدم است . کودک وقتی شکل آدم می کشد ، قبل از هر چیز شکل خود و یا درکی را که از بدن و تمایلاتش دارد ، بیان می کند . هم چنین یکی از چیزهایی که در تصویر آدمک اهمیت دارد شخصیت دهی به آدمک در نقاشی است .
در این مقاله به بررسی شخصیت دهی به آدمک در نقاشی می پردازیم .

 

 

” سن آدمک ترسیم شده معمولاً با سن نقاش مطابقت دارد . “

 

شخصیت دهی به آدمک در نقاشی

در تفسیر شخصیت دهی به آدمک در نقاشی به موارد زیر توجه می شود : 

  • سن آدمک
  • جنس آدمک
  • هویت آدمک

در ادامه مقاله به صورت کامل تری در مورد تحلیل شخصیت دهی به آدمک در نقاشی می پردازیم .

 

سن آدمک

از دید اغلب روانشناسان ، سن آدمک ترسیم شده معمولاً با سن نقاش مطابقت دارد . معمولاً شکل کلی طرح بدنی آدمک بیشتر به یک کودک شبیه است تا به یک بزرگسال ( سر نسبت به تنه بزرگ است ، خطوط چهره کودکانه است و جز  آن ) .
با این وجود این نکته یا پا بر جا می ماند که بسیاری از آزمودنی ها یا کودکان به خصوص کودکان بزرگتر به ترسیم برخی از جزئیات ( سبیل ، ریش ، چین و چروک صورت ) ، یا تزئینات و اضافات ( سیگار ، عصا ، لباس بزرگسالانه ) می پردازند و بدین ترتیب نشان می دهند که قصد ترسیم یک بزرگسال را دارند . گاهی نیز با نقاشی های مواجه می شویم که معرف یک نوزاد ( نشانه واپس روی ) یا یک شخص مسن ( نشانه وابستگی استثنایی به یک فرد مسن یا نشانه تشدید فاصله بین نسل ها یا شکاف بین نسل ها به علت باز خورد سرد و فاصله دار والدین ) هستند . امکان تعیین کردن سن آدمک ترسیم شده با افزایش سن کودک زیاد می شود و در حد 10 سالگی به 75 درصد می رسد . به طور کلی مشخص بودن سن آدمک را می توان نشانه ادراک زمان ، فهم دستور اعمال و در نتیجه حدی از بلوغ روانی محسوب کرد  .

حتما بخوانید: تفسیر صورت در نقاشی آدمک

 

” مشخص بودن هویت آدمک در کودکان با هوش تر بیشتر دیده می شود . “

 

جنس آدمک

متمایز کردن جنس آدمک در نقاشی کودکان کم سن بسیار مشکل است ، اما از 9 سالگی به بعد در نقاشی  75 درصد از کودکان می توان براساس صفات جنسی ثانوی ، نوع لباس ( کراوات ، یونیفورم ) و یا وجود برخی از اشیا افزوده شده ( کلاه ، سیگار و جز آن ) ، جنس آدمک را مشخص کرد بنابراین در صورتی که جنس آدمک از حد 9 سالگی نامشخص باشد ، می توان فرض کرد که مشکلی در کار است .

 

هویت آدمک

منظور از وجود هویت در ترسیم این است که آدمک دقیقاً معرف شخص معینی باشد ( مثل سر باز ، باغبان ، سرخپوست و جز آن ) . هویت آدمک فقط در سنین بالاتر مشخص می گردد ولی اگر در کودکان کم سن تر مشاهده شود ، نشانه خیالبافی گسترده آنان است . معمولاً گرایش به مشخص کردن هویت آدمک در کودکان با هوش تر ( براساس پیشرفت تحصیلی ) بیشتر دیده می شود . گاهی نیز آزمون هایی که در حد کلاس های راهنمایی هستند با ترسیم کاریکاتور به آدمک خود هویت می بخشد و بدین ترتیب ، در عین سر پوش گذاشتن بر مسائل خویشتن ، به نمایش آن ها نیز می پردازد . چنین نقاشی هایی به ندرت در دختران مشاهده می شوند چون توجه آن ها به تدریج به سوی عوامل زیبایی شناختی معطوف می گردد . به معنای هویت های گوناگون آدمک هایی که به  تصویر کشیده می شوند باید توجه کرد که معمولا نشان دهنده  "  آرمان من " در کودک اند . این معانی اغلب مشخص می شود : ترسم آدمک سیاه پوست توسط کودک سفید پوست نشانه احساس گناه است . ماهیگیر نشان دهنده خلقی ملایم است که در عین حال می توان برای  " به چنگ  آوردن "  آن چه که می خواهد صبر و زیرکی نشان دهد . راهزن یا سرباز به منزله تجلی پرخاشگری مستقیم تر و کم و بیش اجتماعی شده محسوب می شوند . دلقک اغلب نشان دهنده شادی کاذبی است که اضطراب پنهان را جبران می کند . درصد کلی ترسیم هایی که نشانه شخصی معین است بر حسب تغییر نمی کند ( 5  درصد در دختران  و 3/4 درصد در پسران ) . اما موضوع ها در پسران و دختران  متفاوتند .

 

در ادامه بخوانید: مراحل عاطفی در ترسیم آدمک

 

 

سوالات متداول

 

1- ✔️ تفسیر سن آدمک در نقاشی چیست؟

✔️ از دید اغلب روانشناسان ، سن آدمک ترسیم شده معمولاً با سن نقاش مطابقت دارد که در متن مقاله توضیحات آن ارائه شده است.



2- ✔️ تفسیر جنس آدمک در نقاشی چیست؟

✔️ متمایز کردن جنس آدمک در نقاشی کودکان کم سن بسیار مشکل است اما از 9 سالگی به بعد در نقاشی 75 درصد از کودکان می توان تشخیص داد که در متن توضیح داده شده است.



3- ✔️ تفسیر هویت آدمک در تفسیر شخصیت نقاشی چیست؟

✔️ منظور از وجود هویت در ترسیم این است که آدمک دقیقاً معرف شخص معینی باشد که در متن مقاله منظور از هویت به طور کامل شرح داده شده است.

منبع : شخصیت دهی به آدمک در نقاشی